قبل از عملیات والفجرهشت تعدادی نیرو به گروهان یاسراضافه شد پنج نفر از این نیروها را به دسته دو یاسر دادند در بین این پنج نفر یکی از آنها به نام
محمد اعرفی بود که اعمال و رفتارش با بقیه فرق میکرد خیلی از رفتارهاش مانند بزرگان و
فرماندها بود خیلی بی ریا و خاکی بود ، زود با همه بچه های دسته و گروهان رفیق شد ، من شیفته اخلاق و رفتار محمد شدم ، شبها بعد از خواندن سوره واقعه از خاطرات عملیات های قبلش میگفت ، به من میگفت تو مرا یاد یکی از شهدا که در
واحد ۱۰۶ بود میندازی( به نام شهید کوره پز) یه روز صبح یه ماشین از طرف فرماندهی
لشکر درب سنگر ما ایستاد و سراغ محمد را گرفت؟ محمد تو سنگر نبود ، دو نفر بودند گفتند هر وقت محمد اومد بگو بیاد سنگر حاج حسین خرازی !!!شب پیداش شد به محمد گفتم رفتی سنگر حاج حسین؟ خنده ایی کرد و گفت ان شاءالله بعد عملیات میرم ،به محمد گفتم از فرماندهی با شما چیکار داشتند؟؟تا نفهمم ولکنت نیستم خلاصه بعد ازکلی مخفی کاری گفت من فرمانده واحد ۱۰۶هستم و خیلی دلم میخواست با بچه های
گردان به صورت یه رزمنده عادی برم عملیات ، برا همین حاج حسبن خرازی گفته بود برم سنگرشون. شب عملیات بعد از گذشتن از اروند تو ستون من پشت سر محمد بودم که ناگهان سه گلوله وسط گروهان یاسر به زمین خورد انفجاری عجیبی داشت تعدای از بچه ها زخمی و شهید شدند، محمد ترکشی ریزی پشت گردنش خورد تمام گردن و پشت سر محمد را خون گرفته بود با چفیه زخمشو بستم ، بعد از پانسمان محمد گفت بریم از بچه ها عقب نمونیم گفتم تو کجا میایی؟؟!! باید بری عقب گفت فعلا که مشکلی ندارم و با هم به سمت جاده آسفالت حرکت کردیم.و محمد اعرفی فرمانده واحد ۱۰۶
ادوات لشکر
امام حسین (ع) شجاعت بینظیر(فرمانده لشکرامام حسین(ع)حاج حسین خرازی)...
ادامه مطلبما را در سایت شجاعت بینظیر(فرمانده لشکرامام حسین(ع)حاج حسین خرازی) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rouhani4081 بازدید : 100 تاريخ : يکشنبه 12 تير 1401 ساعت: 3:34